جملاتی با فعل durch-reiten (hat)
نمونههایی برای استفاده از صرف فعل durchreiten. اینها جملات واقعی و جملاتی از پروژه Tatoeba هستند. برای هر شکل صرفشده، یک مثال جمله نمایش داده میشود. شکل فعل برجسته میشود. اگر بیش از یک جمله وجود داشته باشد، یک مثال با فعل آلمانی durch-reiten (hat) به صورت تصادفی انتخاب میشود. برای اینکه صرف فعل را نه تنها با مثالها بلکه با تمرین نیز یاد بگیرید، برگههای تمرین برای فعل durchreiten در دسترس هستند.
زمان حال
-
گذشته ناقص
-
وجه التزامی I
-
حالت التبعیض دوم
-
امری
-
مصدر
-
وجه وصفی
-
جدول افعال قوانین
- چگونه durchreiten را در زمان حال صرف میکنید؟
- چگونه durchreiten را در گذشته ناقص صرف میکنید؟
- چگونه durchreiten را در امری صرف میکنید؟
- چگونه durchreiten را در وجه التمنی I (Konjunktiv I) صرف میکنید؟
- چگونه durchreiten را در وجه التمنی دوم (Konjunktiv II) صرف میکنید؟
- چگونه durchreiten را در مصدر صرف میکنید؟
- چگونه durchreiten را در وجه وصفی صرف میکنید؟
- افعال در زبان آلمانی چگونه صرف میشوند؟
زمان حال گذشته ناقص امری وجه التمنی اول وجه التمنی دوم مصدر وجه وصفی
وجه خبری
جملات نمونه در حالت اخباری معلوم برای فعل durch-reiten (hat)
وجه التمنی (سبژونکتیو)
کاربرد وجه التمنی معلوم برای فعل durch-reiten (hat)
وجه شرطی دوم (würde)
شکلهای جایگزین با "würde"
امری
جملات امری معلوم برای فعل durch-reiten (hat)
برگههای کاری
ترجمهها
ترجمههای durch-reiten (hat) آلمانی
-
durch-reiten (hat)
ride through
объездить верхом, объезжать верхом, объехать верхом, проезжать верхом, проехать, проехать верхом, проскакать верхом
montar, recorrer
traverser à cheval
sürmek
cavalgar
attraversare a cavallo, sfiancare
traversa călare
átlovagolni
przejeżdżać
διάβαση
doorrijden
projetí
genomryttning
gennemride
通過する
cavalcar
ratsastaa läpi
ri gjennom
zaldiz igarotzea
proći jahanjem
преминувам
prejahati
prejsť
proći jahanjem
proći
проїжджати
прескачам
прайсці верхам
menunggang kuda melewati
cưỡi ngựa xuyên qua, cưỡi ngựa đi qua
ot minib ichidan o‘tmoq, ot minib kesib o‘tmoq
घोड़े पर सवार होकर गुज़रना, घोड़े पर सवार होकर पार करना
骑马穿过, 骑马通过
ขี่ม้าผ่าน, ขี่ม้าฝ่าผ่าน
말을 타고 가로지르다, 말을 타고 통과하다
at belində keçmək, at minərək keçmək
ცხენით გავლა
ঘোড়ায় চেপে পার হওয়া, ঘোড়ায় চেপে পেরোনো
kalëroj përmes, përshkoj me kalë
घोड्यावरून आरपार जाणे, घोड्यावरून पार करणे
घोडामा पार गर्नु, घोडामा सवार भएर पार गर्नु
గుర్రంపై దాటడం, గుర్రంపై దాటి వెళ్లడం
izjāt cauri, jāt cauri
குதிரையில் ஊடாகச் செல்லுதல், குதிரையில் கடக்குதல்
läbi ratsutada
ձիով անցնել
li ser hespê derbas bûn
לרכב דרך
اجتياز
عبور کردن
گزرنا
durch-reiten (hat) in dict.cc
ترجمهها
همکاری کنید
به ما کمک کن و با افزودن ورودیهای جدید و ارزیابی موارد موجود، یک قهرمان شو. به عنوان تشکر، پس از رسیدن به امتیاز مشخصی میتوانی از این وبسایت بدون تبلیغات استفاده کنی.
|
ورود |
معانی
معانی و مترادفهای durch-reiten (hat)- sich reitend durch etwas hindurchbewegen ohne Unterbrechung
- reitend durchqueren, wund reiten
معانی مترادفها
قواعد صرف
قوانین دقیق برای صرف فعل