جملاتی با فعل aussenden

نمونه‌هایی برای استفاده از صرف فعل aussenden. این‌ها جملات واقعی و جملاتی از پروژه Tatoeba هستند. برای هر شکل صرف‌شده، یک مثال جمله نمایش داده می‌شود. شکل فعل برجسته می‌شود. اگر بیش از یک جمله وجود داشته باشد، یک مثال با فعل آلمانی aussenden به صورت تصادفی انتخاب می‌شود. برای اینکه صرف فعل را نه تنها با مثال‌ها بلکه با تمرین نیز یاد بگیرید، برگه‌های تمرین برای فعل aussenden در دسترس هستند.

نامنظم
aus·senden
منظم
aus·senden

وجه خبری

جملات نمونه در حالت اخباری معلوم برای فعل aussenden

وجه التمنی (سبژونکتیو)

کاربرد وجه التمنی معلوم برای فعل aussenden

وجه شرطی دوم (würde)

شکل‌های جایگزین با "würde"

امری

جملات امری معلوم برای فعل aussenden

ترجمه‌ها

ترجمه‌های aussenden آلمانی


آلمانی aussenden
انگلیسی beam, broadcast, dispatch, emit, give out, send, send forth, send line
روسی выслать, высылать, излучать, посылать, излучить, испускать, испустить, отправлять
اسپانیایی emitir, enviar, comisionar, despedir, mandar, radiar
فرانسوی envoyer, diffuser, émettre
ترکی göndermek, yaymak, yollamak
پرتغالی desferir, emitir, enviar, expedir, transmitir
ایتالیایی inviare, emettere, emissione, mandare, trasmettere
رومانی difuza, emite, trimite
مجاری kibocsát, küld
لهستانی nadawać, wysyłać
یونانی στέλνω, αποστολή, εκπέμπω, εκπομπή
هلندی uitzenden, sturen, uitstralen, verzenden
چکی vysílat, odeslat, poslat, vysílatslat
سوئدی skicka, sända, utsända
دانمارکی sende, udsend, udsende
ژاپنی 放送する, 発信する, 送信する
کاتالان emetre, enviar
فنلاندی lähettää, lähettää pois, lähetys
نروژی sende, stråle, utsende
باسکی bidali, irrati
صربی emitovati, poslati
مقدونی излъчува, испраќа
اسلوونیایی oddajati, poslati
اسلواکی poslať, vysielať
بوسنیایی emitovati, poslati
کرواتی emitirati, izdati, poslati
اوکراینی випромінювати, відправити, надсилати
بلغاری излъчвам, изпращам
بلاروسی адпраўляць, перадаваць
اندونزیایی memancarkan, menyiarkan
ویتنامی phát ra, phát sóng
ازبکی uzatmoq, yubormoq
هندی प्रसारित करना, भेजना
چینی 发射, 播出
تایلندی ส่ง, ออกอากาศ
کره‌ای 방출하다, 송출하다
آذربایجانی göndərmək, yayımlamaq
گرجی გაგზავნა, გადაცემა
بنگالی নির্গত করা, প্রচার করা
آلبانیایی dërgoj, transmetoj
مراتی पाठवणे, प्रसारित करणे
نپالی पठाउनु, प्रसारण गर्नु
تلگو పంపించు, ప్రసారం చేయు
لتونیایی nosūtīt, raidīt
تامیلی அனுப்புதல், ஒளிபரப்புதல்
استونیایی edastama, saatma
ارمنی հեռարձակել, ուղարկել
کردی derxistin, şandin
عبریלשלוח، שידור
عربیبث، أرسل، أشع، إرسال
فارسیارسال، پخش کردن
اردوبھیجنا، پھیلانا

aussenden in dict.cc


ترجمه‌ها 

همکاری کنید


به ما کمک کن و با افزودن ورودی‌های جدید و ارزیابی موارد موجود، یک قهرمان شو. به عنوان تشکر، پس از رسیدن به امتیاز مشخصی می‌توانی از این وب‌سایت بدون تبلیغات استفاده کنی.



ورود

همه قهرمانان 

معانی

معانی و مترادف‌های aussenden

  • wegschicken, ausstrahlen, senden
  • senden, entsenden, abordnen, schicken, deputieren, beordern

aussenden in openthesaurus.de

معانی  مترادف‌ها 

قواعد صرف

قوانین دقیق برای صرف فعل

نظرات



ورود

* برخی از مترادف‌ها از OpenThesaurus (openthesaurus.de) گرفته شده‌اند و ممکن است بعداً تغییر یافته باشند. آن‌ها تحت مجوز CC-BY-SA 4.0 (creativecommons.org/licenses/by-sa/4.0) به صورت رایگان در دسترس هستند: aussenden

* جملات Tatoeba (tatoeba.org) تحت مجوز CC BY 2.0 FR (creativecommons.org/licenses/by/2.0/fr/) به صورت رایگان در دسترس هستند. برخی از آن‌ها تغییر یافته‌اند. نویسندگان جملات را می‌توانید از طریق این لینک‌ها پیدا کنید: 1846678