جملاتی با فعل aufwiegeln

نمونه‌هایی برای استفاده از صرف فعل aufwiegeln. این‌ها جملات واقعی و جملاتی از پروژه Tatoeba هستند. برای هر شکل صرف‌شده، یک مثال جمله نمایش داده می‌شود. شکل فعل برجسته می‌شود. اگر بیش از یک جمله وجود داشته باشد، یک مثال با فعل آلمانی aufwiegeln به صورت تصادفی انتخاب می‌شود. برای اینکه صرف فعل را نه تنها با مثال‌ها بلکه با تمرین نیز یاد بگیرید، برگه‌های تمرین برای فعل aufwiegeln در دسترس هستند.

وجه خبری

جملات نمونه در حالت اخباری معلوم برای فعل aufwiegeln


  • Wer immer andere gegeneinander aufwiegelt , sollte auch mal einen auf die Nase bekommen. 
    انگلیسی Whoever always stirs others against each other should also get one on the nose.

 جدول افعال

وجه التمنی (سبژونکتیو)

کاربرد وجه التمنی معلوم برای فعل aufwiegeln

وجه شرطی دوم (würde)

شکل‌های جایگزین با "würde"

امری

جملات امری معلوم برای فعل aufwiegeln

ترجمه‌ها

ترجمه‌های aufwiegeln آلمانی


آلمانی aufwiegeln
انگلیسی incite, instigate, stir up, foment
روسی подстрекать, настраивать, настроить, подстрекнуть, восставать
اسپانیایی incitar, achuchar, agitar, amotinar, concitar contra, incitar a, instigar a, revolucionar
فرانسوی agiter, ameuter contre, inciter, soulèvement
ترکی ayaklandırmak, kışkırtmak
پرتغالی alvoroçar, amotinar, conturbar, incitar à revolta, insubordinar, incitar, instigar
ایتالیایی aizzare contro, inzigare contro, istigare contro, sobillare contro, sommuovere contro, incitare, suscitare
رومانی instiga, incita
مجاری bujtogat, felbujt, fellázít, izgat, lázít, felbujtani, lázadásra ösztönözni
لهستانی buntować, podżegać do, zbuntować, podburzać, wzniecać
یونانی εξεγείρω, ξεσηκώνω, υποκίνηση
هلندی ophitsen, opruien, opstoken, aanzetten tot verzet, opzetten
چکی pobuřovat, pobuřovatbouřit, podněcovat, vyburcovat
سوئدی uppvigla, revoltera
دانمارکی ophidse, sætte op imod, oprøre
ژاپنی 扇動する, 煽動する
کاتالان incitar, revoltar
فنلاندی kapinaan, yllyttää
نروژی oppildne, opprøre
باسکی altxatu, matxinatu
صربی podsticati, uzburkati
مقدونی бунт, поттикнување
اسلوونیایی spodbujati, vzburjati
اسلواکی podnecovať, vyburcovať
بوسنیایی podsticati, uzburkati
کرواتی potaknuti na pobunu, uzburkati
اوکراینی підбурювати, піднімати
بلغاری възбуждам, подбуждам
بلاروسی падбухторваць, падняць на супраціў
عبریלהסית
عربیحرض، تحريض
فارسیتحریک کردن
اردواٹھ کھڑے ہونا، بغاوت کرنا

aufwiegeln in dict.cc


ترجمه‌ها 

همکاری کنید


به ما کمک کن و با افزودن ورودی‌های جدید و ارزیابی موارد موجود، یک قهرمان شو. به عنوان تشکر، پس از رسیدن به امتیاز مشخصی می‌توانی از این وب‌سایت بدون تبلیغات استفاده کنی.



ورود

همه قهرمانان 

معانی

معانی و مترادف‌های aufwiegeln

قواعد صرف

قوانین دقیق برای صرف فعل

نظرات



ورود

* جملات Tatoeba (tatoeba.org) تحت مجوز CC BY 2.0 FR (creativecommons.org/licenses/by/2.0/fr/) به صورت رایگان در دسترس هستند. برخی از آن‌ها تغییر یافته‌اند. نویسندگان جملات را می‌توانید از طریق این لینک‌ها پیدا کنید: 4332343

* تعاریف تا حدی از ویکی‌واژه (de.wiktionary.org) گرفته شده‌اند و ممکن است بعداً تغییر کرده باشند. آن‌ها تحت مجوز CC-BY-SA 3.0 (creativecommons.org/licenses/by-sa/3.0) به صورت رایگان در دسترس هستند: 540919

* برخی از مترادف‌ها از OpenThesaurus (openthesaurus.de) گرفته شده‌اند و ممکن است بعداً تغییر یافته باشند. آن‌ها تحت مجوز CC-BY-SA 4.0 (creativecommons.org/licenses/by-sa/4.0) به صورت رایگان در دسترس هستند: aufwiegeln