جملاتی با فعل abhauen

نمونه‌هایی برای استفاده از صرف فعل abhauen. این‌ها جملات واقعی و جملاتی از پروژه Tatoeba هستند. برای هر شکل صرف‌شده، یک مثال جمله نمایش داده می‌شود. شکل فعل برجسته می‌شود. اگر بیش از یک جمله وجود داشته باشد، یک مثال با فعل آلمانی abhauen به صورت تصادفی انتخاب می‌شود. برای اینکه صرف فعل را نه تنها با مثال‌ها بلکه با تمرین نیز یاد بگیرید، برگه‌های تمرین برای فعل abhauen در دسترس هستند.

sein, منظم
ab·hauen
haben, منظم
ab·hauen
haben, نامنظم
ab·hauen

زمان حال

-

گذشته ناقص

-

وجه التزامی I

-

حالت التبعیض دوم

-

امری

-

مصدر

-

وجه وصفی

  • Ist es abgehauen ? 
    انگلیسی Did it run away?
  • Sicher sind sie abgehauen . 
    انگلیسی Surely they have run away.
  • Dein Vater war einfach abgehauen . 
    انگلیسی Your father simply ran away.
  • Er ist mit dem Geld abgehauen . 
    انگلیسی He ran away with the money.
  • Er hat seine Arbeit aufgegeben und ist abgehauen . 
    انگلیسی He quit his job and ran away.
  • Hätten Sittenwächter die Party gestürmt, alle wären blitzschnell abgehauen , über den Balkon, durch die Fenster, über die Feuertreppe. 
    انگلیسی If moral guardians had stormed the party, everyone would have quickly bolted, over the balcony, through the windows, down the fire escape.

 جدول افعال قوانین  معانی 

وجه خبری

جملات نمونه در حالت اخباری معلوم برای فعل abhauen

وجه التمنی (سبژونکتیو)

کاربرد وجه التمنی معلوم برای فعل abhauen

وجه شرطی دوم (würde)

شکل‌های جایگزین با "würde"

امری

جملات امری معلوم برای فعل abhauen

ترجمه‌ها

ترجمه‌های abhauen آلمانی


آلمانی abhauen
انگلیسی get lost, piss off, run away, take off, leave
روسی обрубать, обрубить, откалывать, отколоть, отрубать, отрубить, отсекать, отсечь
اسپانیایی escapar, huir
فرانسوی dégager, ficher le camp, se casser, s'en aller, s'éloigner
ترکی kaçmak, uzaklaşmak
پرتغالی escapar, ir embora, fugir
ایتالیایی scappare, svignarsela, fuggire
رومانی pleca, se îndepărta
مجاری elmegy, eltávozik
لهستانی uciekać, odcinać, odciąć, odrąbać, odrąbywać, wyrąbać, oddalać się
یونانی χάνομαι, απομακρύνομαι, φεύγω
هلندی afhaken, weggaan
چکی odpálit, táhnout, vypadnout, vysmahnout, utéct, zmizet
سوئدی kila, försvinna, sticka
دانمارکی fjerne sig, stikke af
ژاپنی 去る, 逃げる
کاتالان escapar-se, marxar
فنلاندی karkaa, lähteä, paeta
نروژی forsvinne, stikke av
باسکی ihes egin, joan
صربی otići, pobeći
مقدونی бегство, оддалечување
اسلوونیایی oditi, pobegniti
اسلواکی odísť, utiecť
بوسنیایی otići, pobeći
کرواتی otići, pobjeći
اوکراینی втікати, зникати
بلغاری бягам, изчезвам
بلاروسی аддаляцца, знікнуць
عبریלברוח، להיעלם
عربیيبتعد، يهرب
فارسیدور شدن، فرار کردن
اردودور ہونا، چلے جانا

abhauen in dict.cc


ترجمه‌ها 

همکاری کنید


به ما کمک کن و با افزودن ورودی‌های جدید و ارزیابی موارد موجود، یک قهرمان شو. به عنوان تشکر، پس از رسیدن به امتیاز مشخصی می‌توانی از این وب‌سایت بدون تبلیغات استفاده کنی.



ورود

همه قهرمانان 

معانی

معانی و مترادف‌های abhauen

قواعد صرف

قوانین دقیق برای صرف فعل

نظرات



ورود

⁶ فقط در کاربرد رسمی یا ادبی

* جملات ویکشِنری (de.wiktionary.org) تحت مجوز CC BY-SA 3.0 (creativecommons.org/licenses/by-sa/3.0/deed.de) به صورت رایگان در دسترس هستند. برخی از آن‌ها تغییر یافته‌اند. نویسندگان جملات را می‌توانید از طریق لینک‌های زیر مشاهده کنید: 135887

* جملات Tatoeba (tatoeba.org) تحت مجوز CC BY 2.0 FR (creativecommons.org/licenses/by/2.0/fr/) به صورت رایگان در دسترس هستند. برخی از آن‌ها تغییر یافته‌اند. نویسندگان جملات را می‌توانید از طریق این لینک‌ها پیدا کنید: 6011574, 7589467, 10704952, 1369643, 1303529

* تعاریف تا حدی از ویکی‌واژه (de.wiktionary.org) گرفته شده‌اند و ممکن است بعداً تغییر کرده باشند. آن‌ها تحت مجوز CC-BY-SA 3.0 (creativecommons.org/licenses/by-sa/3.0) به صورت رایگان در دسترس هستند: 87302, 87302

* برخی از مترادف‌ها از OpenThesaurus (openthesaurus.de) گرفته شده‌اند و ممکن است بعداً تغییر یافته باشند. آن‌ها تحت مجوز CC-BY-SA 4.0 (creativecommons.org/licenses/by-sa/4.0) به صورت رایگان در دسترس هستند: abhauen