جملاتی با فعل wegschnappen ⟨مجهول حالتی⟩
نمونه‌هایی برای استفاده از صرف فعل wegschnappen. این‌ها جملات واقعی و جملاتی از پروژه Tatoeba هستند. برای هر شکل صرف‌شده، یک مثال جمله نمایش داده می‌شود. شکل فعل برجسته می‌شود. اگر بیش از یک جمله وجود داشته باشد، یک مثال با فعل آلمانی wegschnappen به صورت تصادفی انتخاب می‌شود. برای اینکه صرف فعل را نه تنها با مثال‌ها بلکه با تمرین نیز یاد بگیرید، برگه‌های تمرین برای فعل wegschnappen در دسترس هستند.
زمان حال
-
گذشته ناقص
-
وجه التزامی I
-
حالت التبعیض دوم
-
امری
-
مصدر
-
Tom hatte eine Auseinandersetzung mit einer Frau, die versuchte, ihm seinen Parkplatz
wegzuschnappen
.
Tom had an altercation with a woman who tried to take his parking space.
وجه وصفی
-
جدول افعال قوانین
- چگونه wegschnappen را در زمان حال صرف میکنید؟
- چگونه wegschnappen را در گذشته ناقص صرف میکنید؟
- چگونه wegschnappen را در امری صرف میکنید؟
- چگونه wegschnappen را در وجه التمنی I (Konjunktiv I) صرف میکنید؟
- چگونه wegschnappen را در وجه التمنی دوم (Konjunktiv II) صرف میکنید؟
- چگونه wegschnappen را در مصدر صرف میکنید؟
- چگونه wegschnappen را در وجه وصفی صرف میکنید؟
- افعال در زبان آلمانی چگونه صرف می‌شوند؟
زمان حال گذشته ناقص امری وجه التمنی اول وجه التمنی دوم مصدر وجه وصفی
وجه خبری
جملات نمونه در حالت اخباری مجهول حالتی برای فعل wegschnappen
وجه التمنی (سبژونکتیو)
کاربرد وجه التمنی مجهول حالتی برای فعل wegschnappen
وجه شرطی دوم (würde)
شکل‌های جایگزین با "würde"
امری
جملات امری مجهول حالتی برای فعل wegschnappen
ترجمه‌ها
ترجمه‌های wegschnappen آلمانی
-
wegschnappen
- grab, lurch, snap away, snap up, snatch, snatch away
вырвать, выхватить, выхватывать, отобрать
arrebatar, quitar
attraper, chiper à, happer h aspiré, saisir, souffler
kapmak, kapıvermek
agarar, tirar de, tomar
prendere, soffiare, strappare
smulge, sustrage
elcsíp, megszerez
capnąć, wyrwać, zabrać, zgarnąć
αρπάζω, ξεγλιστρώ
afpakken, weggrissen, wegkapen, wegpikken
vzal
snappa, ta snabbt
snappe bort, snuppe, tage
奪う, 横取りする
agafar, prendre
napata, viedä
snappe
hartu, lapurtu
oteti, uzeti
заслужено, заслужување
ukrasti, zagrabiti
uchmatnúť, vyfúknuť
oteti, uzeti
oteti, zgrabiti
вхопити, забрати
грабвам, отнемам
адхапіць
menyambar
giật lấy
olib ketmoq
छीनना, झपटना
抢走
แย่งชิง
빼앗다
ələ keçirmək
წართმევა
ছিনিয়ে নেওয়া
rrëmbe
झपट घेणे
छिनोस्
తీసుకెళ్ళడం
nolaupīt
பிடித்து எடு
näppama
հափշտակել
girtin
לגנוב، לשדוד
انتزاع
دزدیدن، چپاندن
چُرانا، چھین لینا
wegschnappen in dict.cc
ترجمه‌ها
همکاری کنید
به ما کمک کن و با افزودن ورودی‌های جدید و ارزیابی موارد موجود، یک قهرمان شو. به عنوان تشکر، پس از رسیدن به امتیاز مشخصی می‌توانی از این وب‌سایت بدون تبلیغات استفاده کنی.
 |
ورود |
معانی
معانی و مترادف‌های wegschnappen- schnell etwas nehmen, was auch jemand anderes gerne hätte, entziehen, abspenstig machen, (jemandem) zuvorkommen, abknapsen, ausspannen
معانی مترادف‌ها
قواعد صرف
قوانین دقیق برای صرف فعل