جملاتی با فعل schanzen
نمونههایی برای استفاده از صرف فعل schanzen. اینها جملات واقعی و جملاتی از پروژه Tatoeba هستند. برای هر شکل صرفشده، یک مثال جمله نمایش داده میشود. شکل فعل برجسته میشود. اگر بیش از یک جمله وجود داشته باشد، یک مثال با فعل آلمانی schanzen به صورت تصادفی انتخاب میشود. برای اینکه صرف فعل را نه تنها با مثالها بلکه با تمرین نیز یاد بگیرید، برگههای تمرین برای فعل schanzen در دسترس هستند.
زمان حال
-
گذشته ناقص
وجه التزامی I
-
حالت التبعیض دوم
-
امری
-
مصدر
-
وجه وصفی
-
جدول افعال قوانین
- چگونه schanzen را در زمان حال صرف میکنید؟
- چگونه schanzen را در گذشته ناقص صرف میکنید؟
- چگونه schanzen را در امری صرف میکنید؟
- چگونه schanzen را در وجه التمنی I (Konjunktiv I) صرف میکنید؟
- چگونه schanzen را در وجه التمنی دوم (Konjunktiv II) صرف میکنید؟
- چگونه schanzen را در مصدر صرف میکنید؟
- چگونه schanzen را در وجه وصفی صرف میکنید؟
- افعال در زبان آلمانی چگونه صرف میشوند؟
زمان حال گذشته ناقص امری وجه التمنی اول وجه التمنی دوم مصدر وجه وصفی
وجه خبری
جملات نمونه در حالت اخباری معلوم برای فعل schanzen
وجه التمنی (سبژونکتیو)
کاربرد وجه التمنی معلوم برای فعل schanzen
وجه شرطی دوم (würde)
شکلهای جایگزین با "würde"
امری
جملات امری معلوم برای فعل schanzen
برگههای کاری
ترجمهها
ترجمههای schanzen آلمانی
-
schanzen
dig (trenches), build a ramp, construct a jump
вырывать окопы, вырыть окопы, отрывать окопы, отрыть окопы, рыть, рыть окопы, тяжело работать, бастион
baluarte, fortificación
bâtir, ériger
siper
barricada, fortificação
costruire una ridotta, un trinceramento, bastione, fortificazione
bastion, fortificație
sánc
szałas, wał
οχύρωση
bunker
pevnost, val
skans
grave skanse, skanse
土手を作る, 防御壁を築く
bastió, fortificació
suoja
skanse
sarrera
bastion, utvrda
бастион
utrditi, zgraditi
vybudovať val
bastion, utvrda
bunker, utvrda
укріплення, фортифікація
парапет, платформа
укрыццё
membangun benteng
xây dựng công sự
mustahkamlash
किलेबंदी करना
设防
สร้างป้อม
요새화하다
müdafiə qurmaq
გალავანი აშენება
প্রাচীর নির্মাণ করা
fortifikoj
किल्लेबंदी करणे
किल्ला निर्माण गर्नु
బలపరచడం
nostiprināt
வலுப்படுத்துதல்
kindlustama
խրամատ կառուցել
qewetandin
מבצר، מצודה
حصن، سياج
دژ
سکی جست، ڈھلوان بنانا
schanzen in dict.cc
ترجمهها
همکاری کنید
به ما کمک کن و با افزودن ورودیهای جدید و ارزیابی موارد موجود، یک قهرمان شو. به عنوان تشکر، پس از رسیدن به امتیاز مشخصی میتوانی از این وبسایت بدون تبلیغات استفاده کنی.
|
|
ورود |
معانی
معانی و مترادفهای schanzen- [Militär] eine Schanze errichten
- schuften
- Glücksspiel treiben
معانی مترادفها
قواعد صرف
قوانین دقیق برای صرف فعل