جملاتی با فعل hinausstürmen 〈جمله وابسته〉
نمونههایی برای استفاده از صرف فعل hinausstürmen. اینها جملات واقعی و جملاتی از پروژه Tatoeba هستند. برای هر شکل صرفشده، یک مثال جمله نمایش داده میشود. شکل فعل برجسته میشود. اگر بیش از یک جمله وجود داشته باشد، یک مثال با فعل آلمانی hinausstürmen به صورت تصادفی انتخاب میشود. برای اینکه صرف فعل را نه تنها با مثالها بلکه با تمرین نیز یاد بگیرید، برگههای تمرین برای فعل hinausstürmen در دسترس هستند.
زمان حال
-
گذشته ناقص
-
وجه التزامی I
-
حالت التبعیض دوم
-
امری
-
مصدر
-
وجه وصفی
-
Man hätte eine Stecknadel im Restaurant fallen hören können, nachdem Mary Tom eine Ohrfeige verpasst hatte, Wein über ihn geschüttet hatte und
hinausgestürmt
war.
You could've heard a pin drop in the restaurant after Mary slapped Tom in the face, threw a glass of wine over him and stomped out.
جدول افعال قوانین
- چگونه hinausstürmen را در زمان حال صرف میکنید؟
- چگونه hinausstürmen را در گذشته ناقص صرف میکنید؟
- چگونه hinausstürmen را در امری صرف میکنید؟
- چگونه hinausstürmen را در وجه التمنی I (Konjunktiv I) صرف میکنید؟
- چگونه hinausstürmen را در وجه التمنی دوم (Konjunktiv II) صرف میکنید؟
- چگونه hinausstürmen را در مصدر صرف میکنید؟
- چگونه hinausstürmen را در وجه وصفی صرف میکنید؟
- افعال در زبان آلمانی چگونه صرف میشوند؟
زمان حال گذشته ناقص امری وجه التمنی اول وجه التمنی دوم مصدر وجه وصفی
وجه خبری
جملات نمونه در حالت اخباری معلوم برای فعل hinausstürmen
وجه التمنی (سبژونکتیو)
کاربرد وجه التمنی معلوم برای فعل hinausstürmen
وجه شرطی دوم (würde)
شکلهای جایگزین با "würde"
امری
جملات امری معلوم برای فعل hinausstürmen
برگههای کاری
ترجمهها
ترجمههای hinausstürmen آلمانی
-
hinausstürmen
storm out, bolt out, rush out, sally forth, sally out, rush outside
выбегать, выскакивать
salir corriendo
se précipiter dehors, sortir rapidement
dışarı fırlamak
sair correndo, sair apressadamente
uscire precipitosamente, correre fuori
ieși repede
kirohan
wybiegać, wybiec, wypadać, wypaść
βγαίνω έξω γρήγορα
naar buiten stormen
vyběhnout ven, vyskočit ven
rusha ut, springa ut
løbe ud
飛び出す, 外に出る
sortir corrent
juosta ulos
storme ut
kanpora irten
izjuriti napolje
излетување
izpahniti se ven
vybehnúť von, vyskočiť von
izjuriti
izjuriti van
вибігати, вибігти
избягвам навън
выбегчы, выскочыць
לצאת החוצה במהירות
اندفاع للخارج
به سرعت بیرون دویدن
باہر دوڑنا
hinausstürmen in dict.cc
ترجمهها
همکاری کنید
به ما کمک کن و با افزودن ورودیهای جدید و ارزیابی موارد موجود، یک قهرمان شو. به عنوان تشکر، پس از رسیدن به امتیاز مشخصی میتوانی از این وبسایت بدون تبلیغات استفاده کنی.
|
ورود |
معانی
معانی و مترادفهای hinausstürmenقواعد صرف
قوانین دقیق برای صرف فعل